تأخیرها و آشفتگیهای آزاردهنده در جامعه ما
يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۹ ب.ظ
- به یکی از بانکها رفته بودم. جای حدود هشت باجه داشت ولی تنها یک باجه کارها را انجام میداد. شلوغ شده بود و همه شاکی بودند!
- اصولا بسیار کمحرف هستم و خیلی نادر است که اعتراضم را علنی به کسی بگویم. اما به نانوایی رفتم. نانش خیلی مناسب نبود. گفتم عوضش کن. جوری نگاهم کرد که انگار وظیفه مردم است که هر چه نانواییها مثلا پختند، با هر کیفیتی که بود، بپذیرند!
- دربازکن (آیفون) تصویری ما خراب شده بود بردمش تعمیرگاه. روی رسیدی که به من دادند سه شماره تلفن بود. یکیاش اصلا جواب نمی داد. یکی دیگر هم صاحبش عوض شده بود! بعد از چند بار پیگیری و چند تماس تلفنی و حضور، بالاخره پس از یک ماه، تعمیر شد. نصبش کردم اما مشکلش هنوز حل نشده است!
- مقالهای مستخرج از رسالهام به یکی از مجلات علمی پژوهشی فرستادم و پس از بارها تماس و پیگیری و یافتن فردی خارج از مجله و مرتبط با آنجا، ۴ ماه بعد، کاشف به عمل آمد که مسئول اجرایی مجله بازنشست شده و تکلیف جایگزینش معلوم نیست! اما دریغ از یک اطلاعیه و توجه به اهمیت زمان برای من و امثال من!
- تابستان ۹۳ به تهران رفتم تا مصاحبه شغلی با من انجام شود. قرار بود تا پایان ۹۳ جلسهای بگیرند و نتایج نهایی مشخص شود. بعدش گفتند موکول شده به اردیبهشت. چندین بار تماس گرفتم و هنوز در اواخر اردیبهشت هم جلسه نگرفته بودند. الان که خرداد ۹۴ است هم هر چه تماس میگیرم کسی گوشی را برنمیدارد و پاسخگو نیست.
- بیش از یک سال است که پولی از یک موسسه و نیز از یک دانشگاه طلبکارم ولی هنوز خبری از دریافت آن نیست!
- دو سال پیش به کلاس آموزش پرورش قارچ در فنیوحرفهای رفته بودم، به رغم پیگیریهای متعدد حضوری و تلفنی، هنوز که هنوز است گواهینامه اش آماده نشده است!
از سیاهنمایی خوشم نمیآید اما این وضعیت جامعه واقعا مایه شرمساری است...
- ۲ نظر
- ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۹