دانشجویان پرتوقع و اعتراض به نمرات
ترم مهر در یکی از دانشگاههای آزاد، «تفسیر موضوعی قرآن» را تدریس میکردم برای حدود صد نفر دانشجو. نزدیک به ۴۰ نفر از دانشجویان در پایان ترم به نمره خود اعتراض داشتند که به جز دو الی سه نفر، به هیچ تغییری در نمرهشان منجر نشد. چند نفر انگشتشماری هم تشکر کرده بودند.
اما نکته قابل توجه، روحیات و توقعات برخی دانشجویان است که واقعا جای تعجب و انتقاد دارد. حداقل من چنین توقعاتی از اساتیدم نداشتهام. فکر میکنم به مرور، رفتارهای برخی اساتید و تغییرات فرهنگی دانشجویان باعث شکلگیری این توقعات نابجا در دانشجویان شده است.
یک درس کماهمیت و نمرهآور
اصولا نگاه اکثریت این دانشجویان به درس تفسیر موضوعی، نگاه یک درس نمرهآور و بالا برنده معدل است هر چند نمره آنها در پایان ترم کم شود! یک درس عمومی کماهمیت. اساتید دیگر هم گاهی میگویند این که عمومیه مهم نیست! و من به شدت با این طرز نگاه مخالفم.
دانشجویی که در تمام دوران تحصیلش درس نخوانده و معدلش زیر ۱۲ است به من میگوید باید از درس شما ۲۰ از درس فلانی ۱۴، از درس فلانی ۱۸، از درس فلان استاد دیگر ۲۰ بگیرم تا معدلم بیاید بالا و مشروط نشوم. یعنی وظیفه استاد از نگاه این دانشجو این است که به اویی که چند ترم درس نخوانده باید نمره عالی بدهد تا مشروط نشود. یعنی کمکاری چند ساله او را ما باید جبران کنیم. و این یعنی اصلا مهم نیست استاد چه درسی میدهد و آیا دانشجو چیزی میفهمد و آیا میتواند مطالبی که فهمیده را ارائه کند و مهم نیست که در امتحان چه میکند. مهم این است که باید استاد به او نمره عالی بدهد. این یک نمونه از پرتوقعی.
تکنیکهای مذهبی برای نرم کردن دل استاد
بعضی دانشجویان هم متاسفانه سعی میکنند از تکنیکهای مذهبی برای نرم کردن دل استاد استفاده کنند. با تبریک سالروز ولادت فلان امام و آب و تاب و اصطلاحات عربی و... . این روش هم از آن روشهای زشت است که خیلی بدم میآید ولی گاهی واکنش خاصی نمیتوان به این پیامها داد.
ترم آخرم
من ترم آخرم لطفا به من ارفاق کنید. این هم یکی دیگر از دلایل غیرمنطقی دانشجویان است که آن را به صورت یک حق برای خود فرض میکنند.
وقت مطالعه نداشتهام
این بهانه، یکی از زشتترین و بدترین بهانهها و درخواستهای ارفاق است. وقت مطالعه نداشتهام لطفا دو نمره به من اضافه کنید! اگر واقعا میخواستم پاسخ چنین دانشجویانی را بدهم نمره این دانشجو را صفر میدادم. وقت مطالعه نداری چرا دانشجو شدی؟ مگر من ماشین تایپ نمرهام و از شما دستور نمره میگیرم که وقت نداشتهام ارفاق کنید؟! یادم هست که در دوران دانشجویی بارها در کلاس یک استاد، کنفرانس دادم و قرار بود ارفاقی به ما شود ولی هیچ ارفاقی نشد و هیچ اعتراضی هم نکردم. ما کجا و اینها کجا!
موارد بیدلیل دیگر
در برخی موارد، دانشجو خودش اعتراف میکند که نمرهاش بیش از این نمیشود و به نمره اعتراضی ندارد اما باز درخواست ارفاق میکند. این یعنی ما به حق خودمان راضی نیستیم. زیادهخواهیم. چه دلیلی بر چنین ارفاقی هست؟ متاسفانه چنین روحیاتی در جامعه هم هست و افرادی هستند که بیش از حق خود از جامعه طلبکارند.
دانشجویی دیگر به اطلاعیههای امتحانمیانترم در دروس تخصصی رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه پیام نور، توجه نکرده بود و حاضر نشده بود. قرار شد مجددا از ایشان امتحان بگیرم. در روز موعود، حدود ۲۰ دقیقه منتظر ماندم ولی کسی نیامد. دوباره قرار شده بود که در ایام امتحانات پایانترم از ایشان و یک نفر دیگر، امتحان میانترم بگیرم. باز هم ۲۰ دقیقه منتظر ماندم و کسی نیامد! بعدا با من تماس گرفتند و اعتراض کردند که الان حق من دارد خورده میشود! و از صبح دارم گریه میکنم و ... و معلوم شد که با نیم ساعت یا ۴۵ دقیقه تاخیر حاضر شدهاند. شما به من بگویید این چه حقی است که در هیچ صورتی از بین نمیرود و توسط من خورده میشود؟! آیا توقع این دانشجو این است که من برای امتحان سراغ او بروم و خودم را با او تنظیم کنم؟
دانشجویان متعدد دیگری که به دلیل اشتغال و تلاقی، قبول کردهام که اصلا در کلاس حضور نیابند یا حداقل چند جلسهای بیایند، باز آخر ترم که میشود انتظار ارفاق دارند. نه در کلاس حاضر میشوند و نه میتوانند سوالات را خوب پاسخ دهند. چرا توقع دارند که ارفاق شود؟ آیا فعالیت ویژهای انجام دادهاند؟ آیا بیشتر از سایر دانشجویان مطالعه کردهاند؟ چرا وقتی از کمتر از دیگران کار میکنیم توقع ما، بیشتر از آنها است؟
این اعتراض جالب رو هم داشته باشید: «استاد ما که امتحان رو خوب دادیم چرا ۱۸ دادین؟!» انگار که من عمدا نمره ایشان را کم کردهام. بعد که مراجعه میکنی به برگه ایشان میبینی که حتی همین نمره هم با ارفاق داده شده است.
****
راهکار مناسبی برای کنترل این اعتراضات به ذهن شما میرسد؟ به نظرم باید از کسانی که اعتراضهای بیجا میکنند نمرهای کسر کرد! باید روی این مطلب فکر کنم...