مصطفی فروتن تنها

مصطفی فروتن تنها
آخرین نظرات

*. این مقاله تنها یک شروع است و امکان تکمیل شدن را دارد. پیشنهادات و نقدهای خود را در دیدگاه‌های همین پست با من در میان بگذارید.

مقدمه:

نام‌شناسی (Onomastics) یکی از علومی است که در 150 سال اخیر، نقش مهمی در مطالعات تاریخی دارد. یکی از موارد استفاده از این علم،‌ مباحث فرهنگی است. معمولاً وقتی با اسمی عام مواجه می‌شویم در لغت‌نامه به دنبال معنای آن می‌گردیم ولی زمانی که با نامی خاص و عَلم مواجه می‌شویم ساده از کنار آن عبور می‌کنیم و به دنبال معنای آن نیستیم. علم نام‌شناسی برای رفع همین غفلت شکل گرفته است.

نام‌گذاری روی یک شیء، مکان، قوم یا فرد، بدون دلیل صورت نمی‌گیرد. گاهی می‌توان اطلاعات جالبی در مورد آن شیء یا نام‌گذارنده آن به دست آورد. مثلاً گاهی از روی نام یا نام خانوادگی فرد می‌توان به مذهب یا محل زندگی او پی برد. اسامی خاصیت الگودهی دارند و تا حدودی می‌توانند پیش‌زمینه های فکری ذهن نام‌گذارنده را روشن کنند. مثلاً سه نام «حسین»، «بابک» و «عبدالرحمن» نشان‌دهنده سه خانواده متفاوت احتمالی شیعه، ایران‌گرا و اهل سنت هستند.

از سوی دیگر، در آیات و روایات و به طور کلی در فرهنگ اسلامی به مسأله نامگذاری توجه شده است. گذاشتن نامی نیکو بر فرزند، از جمله وظایف والدین است و از برخی نام‌های زشت، نهی شده است. پیامبر (ص)، حیوانات و وسایل شخصی خود را نامگذاری می‌نمودند.

با توجه به این دو مقدمه، در این مقاله در پی این هستیم که برخی نام‌گذاری‌ها در سطح ایران و به‌خصوص شهر بیرجند را مورد بررسی قرار داده و برخی زمینه‌ها را کشف کنیم و احتمالاً پیشنهاداتی نیز ارائه دهیم.

نامگذاری افراد

• در جامعه کنونی ایران، عموماً از نام‌ها و اسامی اهل بیت (ع) و پیامبران استفاده می‌شود که نشان‌دهنده ارادت مردم به رهبران دینی و مذهبی‌شان است.

• گاهی برخی نامگذاری‌ها با استناد به قرآن صورت می‌گیرد که بسیار بی‌دلیل و اشتباه است. مثلا نام «آتنا» برای دختران ممکن است از عبارت قرآنی «ربنا آتنا فی الدنیا حسنة» گرفته شده باشد که نامگذاری غلطی است. «آتنا» ترکیبی از یک فعل و مفعول است به معنای «به ما عطا کن». این عبارت هیچ شباهتی به یک نام ندارد! وجود یک واژه‌ در قرآن، دلیل بر درستی گذاشتن آن به عنوان نام بر روی فرد یا شیء نیست. مثلاً واژه «فرعون» که حتی یک نام است (نه عبارت) و در قرآن به کار رفته است. آیا هیچ مسلمانی حاضر است نام فرعون را روی فرزند خود بگذارد!؟

• مدتی است که سازمان ثبت احوال، فرهنگ نام و نام‌گزینی را روی سایت خود قرار داده که منبع خوبی برای آگاهی از معانی برخی نام‌ها است.

• برخی نامگذاری‌ها تحت تاثیر شغل و منطقه جغرافیایی محل زندگی افراد شکل می‌گیرد. مثلا نام خانوادگی برخی از ساکنان بیرجند به خاطر شغل کشاورزی یا کارگری و به خاطر فضای کویری محل زندگی‌شان تعیین شده است: دهقان، کارگر، کشتگر، مالدار، سبزه‌کار، صحراگرد، صحرانورد، جویبان و...

نامگذاری‌های نظامی

برخی نامگذاری‌ها در جامعه امروز ایران، بسیار هدفمند و صحیح انجام گرفته است. برای مثال، یک موشک دوربرد ایرانی با نام «سجیل» نامگذاری شده است. سجیل، یک واژه قرآنی است که در مورد حمله پرندگان به سپاه ابرهه برای نابودی آنها به کار رفته است و استفاده از این نام، ضمن یادآوری این داستان، در پی بیان این مطلب است که این موشک برای دشمنان اسلام طراحی شده است. علاوه بر این، سجیل، یک واژه با ریشه فارسی و به معنای سنگ و گل است. به این ترتیب، می‌توان این نامگذاری را یک نامگذاری کاملا قرآنی، فارسی، هدفمند و بامسما دانست. نامگذاری‌های دیگر در حوزه نظامی ایران، معمولا از چنین قوتی برخوردارند. هواپیمای صاعقه، پهپاد (هواپیمای بدون سرنشین) ابابیل، موشک زلزال و نمونه‌های دیگر از این جمله‌اند.

نامگذاری‌های تجاری

• یکی از آرایشگاه‌های زنانه بیرجند، «نیروانا» است. معلوم نیست چرا یک واژه و مفهوم بودایی برای چنین مکانی انتخاب شده است. تنها چیزی که به ذهنم می‌رسد، زیبایی ظاهری این واژه و غفلت از معنای آن است!

• وقتی در محله‌هایی مانند جوادیه، کارگران یا سجادشهر قدم می‌زنیم نام‌های غربی بسیار اندکی بر سردر مغازه‌ها و فروشگاه‌ها می‌بینیم اما در خیابان‌های مدرس و معلم با وضعیت دیگری روبرو هستیم؛ موجی از نام‌های غربی یا بی‌محتوا! این مطلب به خوبی گویای فرهنگ حاکم بر این مناطق است. پوشاک چی‌کو، پوشاک پوپو، موچین رویال، سوپرمارکت شام شام، کافی‌شاپ دانژه و... . پرسیدن معنای این نامگذاری‌ها از صاحبان این مغازه‌ها می‌تواند ایده خوبی برای کشف علت این نامگذاری‌ها باشد. شاید این ایده را در آینده‌ای نه چندان دور عملی کنم! اسامی غربی گاهی نشان دهنده خودباختگی و ضعف فرهنگی و روشنفکرمآبی است. حتی نامگذاری یک رستوران یا غذاخوری با عنوان «شب‌های تهران» در شهری مثل بیرجند، گویای این مطلب است که فرد، تهران را الگوی خود و نقطه ممتازی در ایران می‌داند. شاید نتوان اشکال زیادی بر این فرد وارد کرد اما اگر نام‌گذاری آنجا را به من می‌سپردند «شب‌های بیرجند» را برای آن انتخاب می‌کردم. مگر بیرجند چه مشکلی دارد! همچنین معلوم است که نامگذاری «انبوه سازان باقران» در شهری مثل بیرجند، بر انبوه سازان زاگرس یا البرز برتری دارد.

• در این میان، نمی‌توان برخی ابتکارات در نامگذاری‌ها را نادیده گرفت: «پیتزا ببوف» که احتمالا نام آن از واژه‌ای بیرجندی گرفته شده که معنای شگفتی و تحسین می‌دهد؛ یا «گیم‌نت بیرجندیا» که نام آن، صمیمیت و احساس خوبی به مخاطب بیرجندی می‌دهد.

• البته برخی نامگذاری‌ها خنثی هستند. یعنی نه می‌توان اشکالی عمده بر آنها وارد کرد و نه پیشینه فرهنگی یا جغرافیایی دارند و فقط برای خاص و تک بودن انتخاب شده‌اند. مثلا «ویل برگر» یک نامگذاری خاص و یگانه است که سریع متوجه می‌شویم منظور از آن کجاست. البته اشکالی که بر این نامگذاری وارد است، غربی بودن آن و استفاده از واژه «برگر» در آن است.

• نامگذاری باید به گونه‌ای باشد که وقتی یک فرد از بیرون شهر بیرجند، وارد آن می‌شود با نام‌هایی مواجه شود که بوی فرهنگ اسلامی را بدهد، و بتوان افتخارات علمی و فرهنگی و مشاهیر شهر را از روی نامگذاری‌ها تا حدودی تشخیص داد. باید مخاطب با نام‌هایی مواجه شود که تا حدودی بوی جغرافیای منطقه، بوی سخت‌کوشی و کویر را بدهد نه اینکه او فکر کند وارد یک شهر غربی شده است که عده قلیلی بیرجندی هم در آن زندگی می‌کنند!

منابع:

1. روش تحقیق با تکیه بر حوزه علوم قرآن و حدیث، دکتر احمد پاکتچی

2. سنن النبی، علامه محمد حسین طباطبایی

3. حکمت‌نامه کودک، محمد محمدی ری‌شهری

4. http://www.sabteahval.ir

نظرات (۲)

جناب آقای فروتن
با سلام
نصیحتی است مشفقانه که دلم نمی آید آن را به شما نگویم. امیدوارم بپذیرید.
یک محقق لازم است که در مطالعات خویش بی طرفانه رفتار کند. محقق برای شناخت هستی و انسان، باید سعی کند خودش به عنوان فاعل شناسا، نقشش را در تغییر محیط به حداقل برساند. دماسنجی که خودش داغ است، وقتی وارد آب شود، دمای آب را تغییر می دهد. شاید از دید دماسنج این کار، کار خوبی باشد؛ اما دیگر چیزی که شناخته می شود، اب نیست؛ بلکه آب آمیخته با دماسنج است.
گذشته از این، بی طرفی علمی اقتضا می کند که محقق طوری رفتار کند که انگار اصلا خودش، نام و شهرتش، افکارش و دیگر جلوه هایش هیچ حضوری نداشته باشد. در غیر این صورت، نبیند مدعی جز خویشتن را که دارد پردۀ پندار در پیش.
با این منطق، من احساس می کنم توصیفات شما از نامگذاریهایی که در محلات بالاشهر بیرجند ملاحظه کرده اید، بی طرفانه و علمی نیست. بی طرفی اساس علم است و به خاطر همین بی طرفی است که دو نفر از دو جای کاملا متفاوت با دنیا می توانند با هم تفاهم برقرار کنند.
اگر واقعا قصد اصلاح جامعه دارید ـ که می دانم دلسوزید و خیرخواه و بااستعداد ـ سعی کنید بی طرفانه نخست برای شناخت «انسان» ـ این موجود ناشناخته و مرموز ـ گام بردارید.
البته، بی طرفی کار خیلی سختی است؛ ولی مسلما کسی که تلاش می کند بی طرف باشد و با این وجود، اشتباه می کند، خطایش خیلی کمتر از آن است که رسما و عمدا پذیرفته است که نمی شود بی طرف بود و با خیال راحت، هر کار دلش بخواهد می کند.
خوش و خرم باشید.
ویل برگر هم خاص و هم با مسماست. ویل هم در فارسی و هم در زبانهای دیگر معانی مرتبطی با آن دارد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.