مصطفی فروتن تنها

مصطفی فروتن تنها
آخرین نظرات

از جواد فروغی تا استاد بهنام + کلیپ

پنجشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۰۶ ب.ظ
یادم می‌آید بچه که بودم یعنی دبستان که می‌رفتم مادرم به من روخوانی قرآن یاد می‌داد. تقریبا هر روز قرآن کوچک کیفی زیپ‌دارش را می‌آورد و باز می‌کرد و به من می‌گفت قرآن بخوان. می‌نشست و اشتباهات روخوانی‌ام را می‌گفت. همین چند روز پیش بود که باز به یاد آن روزها افتاده بود و می‌گفت: تو کلاس پنجم دبستان که بودی قرآن را روان و بدون اشتباه می‌خواندی و افسوس می‌خورد که چرا فرزندان دیگرش را نتوانسته این‌گونه آموزش دهد.

در همان سال‌های دبستان، روزی یکی از عمه‌هایم مرا با خود به خیابان شهدای شهرمان - بیرجند - برد. به یکی از همین نوارفروشی‌های این خیابان که شاید الان هم باشد. رفتیم و برایم یک نوار تلاوت قرآن «جواد فروغی» گرفت. صدای زیبای او، قرآن را در گوشم زیباتر می‌کرد و چقدر صدایش به دلم می‌نشست. تقریبا هم‌سن و سال من بود البته کمی بزرگتر. وقتی یک کودک قرآن خواندن زیبای کودک دیگری را ببیند بهتر به دلش می‌نشیند. آن روزها ما ضبط صوت نداشتیم ولی به خانه مادربزرگم می‌رفتم تا نوار را گوش کنم. در جلسات هفتگی قرائت قرآن یا در ابتدای مراسم‌های مختلف مسجد محل، قرآن می‌خواندم. چند مدت بعد هم دایی‌ام کتابهای قرآنی برایم هدیه می‌آورد. هنوز کتاب «قصه‌های قرآن» سید محمد صحفی را از آن زمان دارم. دوران زیبایی بود. تصور کنید از بچگی مادرت به تو قرآن خواندن یاد بدهد  بعدش عمه‌ات نوار قرآن برایت بگیرد؛ بزرگتر که شدی با حافظ قرآنی به نام «حمیدرضا جعفری» آشنا شوی که هر بار دیدنش تو را به یاد قرآن بیندازد و باز از طریق او با استاد «بهنام» آشنا شوی که تفسیرهایش قلبت را به تسخیر خود درآورد خب معلوم است که برای دانشگاه هم رشته «علوم قرآن و حدیث» را انتخاب می‌کنی و هنوز که هنوز است این خاطرات را به یاد داری! این قرآن چقدر جذاب است!





English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian


English (auto-detected) » Persian

نظرات (۴)

بگم خوش بحالتون بسه ....
شوخی کردم جدی خوش بحالتون
چه جالب...
ان شاء الله که همیشه زیر سایه ی قرآن باشید.
به همین دلیل هم اصلا به درد رشتۀ علوم قرآن و حدیث نخواهید خورد
شما نمی توانید علمی و بی طرفانه به قضایا بنگرید
بهتر است با این نگاه، بروید حوزۀ علمیه
یا این که نگرش خود را به رشته تغییر دهید
برای عالم بودن، بی طرفی علمی داشتن ضروری است
شمایی که این قدر با این محیط خانوادگی متعصبانه به قرآن نگریسته اید
آیا فردا خواهید توانست در بارۀ تاریخ قرآن، حرفهای مستشرقان را جدی بگیرید؟
یا نخوانده خواهید گفت اینها شبهه است؟
________________________________
آیا ذکر زمینه‌های شکل‌گیری علاقه به یک رشته، دلیل بر تعصب کورکورانه و
عدم بی‌طرفی است؟ اگر چنین است پس هیچ مسلمانی در رشته علوم قرآن و حدیث،
موفق نخواهد بود چون با پیش‌فرض حقانیت خدا و قرآن با مسائل روبرو خواهد شد.
داوری شما منصفانه نیست چون بنده در بسیاری از موارد، با نگاهی کاملا علمی به قضایا
نگریسته‌ام و به بسیاری از روایات، نقد و اشکال دارم، این‌گونه هم نیست که حرفهای
مستشرقان را جدی نگیرم. بعضی از نظرات آنها برایم قابل قبول و برخی دیگر قابل
بحث است. این نگاه‌هایی که شما می‌گویید نگاه یک قاری قرآن است که با علوم قرآن
آشنا نیست اما من و شمایی که هر دو از شاگردان دکتر پاکتچی بوده‌ایم و نظرات عالمانه
ایشان در این رشته را دیده‌ایم آیا ممکن است متعصب باشیم و این‌قدر ابتدایی با مسائل
برخورد کنیم؟ من نمی‌دانم چه چیزی باعث شده که شما چنین نتیجه‌ای بگیرید.
هیچ وقت این‌طور نبوده که نخوانده، حرف مستشرقی را به بهانه مستشرق بودنش رد
کنم. دوست و استاد عزیز، من یک دبیرستانی که نیستم، 8 سال است که در این رشته
تحصیل می‌کنم. حتما با ابوزید و حسن حنفی آشنا هستید. بنده با برخی از افکار این دو
موافقم. آیا من متعصبم!؟ من دانشگاه را به حوزه ترجیح داده‌ام ولی آیا لزوما حوزوی بودن،
منافاتی با روشنفکر بودن دارد!؟
دوست عزیز
خوشحالم که جواب دادید، ولی فکر کنم که مرا با دوستتان اشتباه گرفته اید.
این را اول از همه نوشتم که بعدا عذاب وجدان نداشته باشم که سبب شده ام با دوستی قهر کنید.
من شما را ندیده ام و نمی شناسم و از شاگردان آقای کتابچی نبوده ام، و اصلا علوم قرآنی نمی خوانم
رشتۀ من مهندسی تعذیه است!
به هر حال، خودتان می گویید این قرآن چه قدر جذاب است!
شاید این حرف برای هشت سال پیشتان که تازه می خواستید وارد رشتۀ علوم قرآنی شوید قابل قبول بود
اما شما این حرف را دارید الآن می زنید
من هم قصد ندارم بگویم هر کس بگوید قرآن جذاب است، نمی تواند بی طرف باشد
ولی باور کنید لحن بیان شما خیلی بودار است!
فقط خواستم دوستانه به شما که به نظر آدمی صادق و دوست داشتنی می آیید، تلنگر زده باشم!
اگر فکر می کنید خودتان به اندازۀ کافی حواستان جمع مسئله هست، بحثی نیست
این فقط یک یادآوری اخلاقی دوستانه بود
ضمنا، تا جایی که به خاطر دارم، برای همین هم آن را خصوصی ارسال کردم و ایمیل هم دادم
تا اولا راهی برای ارتباط با من داشته باشید، و بعدش هم مجبور نشوید آن را همگانی کنید
اینها یک نقد نبود، یک یادآوری دوستانه بود
به هر حال، حضرت علی (ع) می گوید دوستی آدم را کور و کر می کند.
آیا به نظر شما، دوست داشتن قرآن، آن هم به این شکلش که از کودکی با آن بزرگ شده باشید، آسیب رسان نیست؟
مسلما خیلی فایده هم دارد، مثلا شاید به عنوان یک محقق، آیات زیادی را حفظ باشید و حضور ذهن داشته باشید
شاید به عنوان یک محقق، خیلی برای تحقیق در بارۀ چیزی که از کودکی با آن بزرگ شده اید، انگیزه داشته باشید
اینها قبول است
ولی آیا به نظر شما، با چنین سابقه ای، به سمتی کشیده نخواهید شد که مثلا هرگز در بارۀ این که قرآن تحریف شده است یا نه، حرفی خلاف باور عموم بزنید؟
لطفا خصوصی دعوا کنید. من دلم نمی خواست شما را ناراحت کنم. ببخشید اگر تند نوشتم. قصدی نداشتم.
ندیده دوستتان دارم!
----------------------------------------
جناب یکی
من مجبور شدم این پیامتون رو منتشر کنم.
پاسختون رو بهتون ایمیل کردم اما ظاهرا ایمیل رو اشتباه نوشتید.
لطف کنید و ایمیلتون رو صحیح وارد کنید.
من در جواب اول هم اشتباه نکرده بودم،
شما ایمیل یکی دیگه رو نوشتید که من هم می‌شناختمشون.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.